دهم حوت سال ۱۳۹۸ روز تاریخی وبیاد ماندنی برای ملت مسلمان افغانستان

چهار سال قبل در دهم حوت سال ۱۳۹۸
پایان نامه نشست های پیهم بین بزرگان دفتر سیاسی امارت اسلامی و دیپلومات های امریکایی یا همان توافقنامه دوحه به امضا رسید.
توافقنامه دوحه آغاز نتیجه ملموس زحمات دو دهه جهاد ملت مجاهد پرور افغانستان بود، زیرا اخراج اشغالگران یکی از اهداف بزرگ جهاد دو دهه گذشته بود که طی توافقنامه دوحه امریکایی ها و در کل اشغالگران صلیبی اخراج شان را در آن نشست پذیرفتند، در اصل خود همین نشست نیز بهانه یی بود برای فرار متجاوزان، چون اشغالگران صلیبی بعد از متحمل شدن آسیب های جبران ناپذیر از طرف مجاهدین در میادین نبرد در صدد خروج و فرار کامل از این خاک بودند اما تنها به بهانه یی نیاز داشتند تا از شرم جهانیان و از شر ملت های شان در امان بمانند.

امریکایی ها و در کل اشغالگران در نشست دوحه چیز خاصی بدست نیاوردند اما آنرا بهانه یی برای خروج شان ساختند، اما بالعکس بزرگان امارت اسلامی در آن نشست دست آورد های بزرگی داشتند.
اخراج مکمل اشغالگران صلیبی و پایان دادن رژیم دست نشانده آنها یکی از دست آورد های بزرگ آن توافقنامه بود که زمینه ساز حاکمیت نظام اسلامی گردید، که این خود دست آورد بزرگی است، چون ملت مسلمان افغانستان سالیان درازی منتظر چنین حاکمیت بودند و برای همین تنها در چند دهه اخیر در برابر دو ابر قدرت ایستادند و دست از جهاد برنداشتند تا اینکه به این هدف والا نائل گردیدند.
و این(حاکمیت نظام اسلامی) دست آورد بسا بزرگ و آرمان دیرینه مردم مجاهد پرور افغانستان بود.
برای همین دشمنان نظام اسلامی از آن نشست بیزار اند و از پیروزی که مجاهدین امارت اسلامی از آن توافق نامه بدست آوردند‌ نگران اند و اندوهگین.

اما آنچه را که نباید فراموش کنیم اینست که آن توافقنامه و آن پیروزی خاص خیرات، هبه و بخشش کشور و یا گروهی نبوده بلکه نتیجه نصرت الله متعال برای مجاهدین و نتیجه زحمات و قربانی های بی شمار مجاهدین و ملت افغانستان بود که با جان و مال شان در ۱۸ سال قبل از آن متحمل شده بودند و برای همین هدف مقدس از هیچ نوع سعی، تلاش و قربانی دریغ نورزیده بودند.


از طرفی جنایات اشغالگران نیز چنان شدت گرفته و از حد گذشته بود که ملت را به ستوه آورده بودند، در نتیجه همه ملت به جز از عده یی «اجیر و برده غربی ها» با یک صدا علیه اشغال آن زمان صدا بلند نموده بودند.
اعتراض و مقاومت مردم در برابر اشغالگران با اشکال مختلف جریان داشت و اما پیش قراول همه شان مجاهدین بودند که در سنگر های گرم علیه دشمن سفاک و متجاوز دست به جهاد مسلحانه زده بودند، اما بقیه ملت نیز خاموش نبودند و به اشکال مختلف برادرانشان را در سنگر نبرد و جهاد یاری می نمودند، خطبا، علما و واعظان با خطبه های شان و مدرسین با تدریس شان پرده از جنایات اشغالگران برمیداشتند و ظلم و وحشت آنها را برملا می ساختند و از عواقب ناگوار ادامه اشغال صحبت می کردند و جهاد مجاهدین را صحه گذاشته و آن را تأیید می کردند و از نتایج مثبت جهاد برای مردم می گفتند و از بر حق بودن داعیه مقدس مجاهدین می گفتند.
اهل قلم با قلم های شان از جنایات اشغالگران می نوشتند و حملات مجاهدین را پخش و نشر می کردند و جوانان را برای یک رویارویی طویل المدت در برابر اشغالگران آماده می نمودند و پرده از چهره دشمنان اشغالگر، خون آشام و متجاوز برمیداشتند، نتایج فعالیت آنها خیلی ملموس بود چون همین فعالیت های قلم بدستان باعث گردید: ذهنیت قشر چیز فهم و بخصوص محصلین، اساتید پوهنتون ها، هموطنان مقیم در خارج و حتی فراتر از آن ذهنیت مسلمانان جهان و جهانیان نسبت به مجاهدین و داعیه برحق شان تغییر مثبت نماید و از بر حق بودن جهاد مردم افغانستان در برابر امریکا و ناتو آگاهی حاصل نمایند.
در نتیجه همین تلاش های پی هم قلم بدستان بود که تعداد کثیری از جوان شهری بعد از آنکه از حقایق آگاه شدند، حامی مجاهدین شده و خیلی از آنها به صفوف جهادی پیوستند و تعدادی نیز شهید شدند و عده یی که فرصت جهاد برایشان میسر نشد تابه اخیر از مجاهدین حمایت نمودند و همراه با مجاهدین پیروزی و فتح را جشن گرفتند و چشم های شان با حاکمیت نظام اسلامی سرد گردید.

خاطره شخصی خودم از دهم حوت سال ۱۳۹۸
و از امضای توافقنامه دوحه: آن روز به شکل عجیبی گذشت خوشی و مسرت آن روز بیاد ماندنی بود و عجیب، اگر افراط نشود من می توانم بگویم به جز از روز فتح کابل توسط مجاهدین ا.ا هیچ روز دیگری آنچنان برایم مسرت بخش نبوده، چون در همان لحظات ما حدس این پیروزی عظیم را که الله متعال برای ملت افغانستان به ارمغان آورد زده بودیم و از قراین میدانستیم که دیگر ساعت ها و دقایق پایان اشغال هرلحظه نزدیک و نزدیکتر می شد.

بررسی وضعیت عمومی نیز ما را وامی داشت تا بیشتر امیدوار باشیم، دست بالای مجاهدین در میادین نبرد و پریشان حالی و پراگندگی دشمنان بیشتر امیدوار مان می کرد، خلاصه و در یک کلام هر لحظه و هر ثانیه اش خاطره بود و بیاد ماندنی الحمدلله حمداً کثیرا.
✍️ #عبدالمجید ایوبی کابل
دهم حوت سال ۱۴۰۲ ه ش